زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
 

امتحان الهی (کلام)





«تلك الایام نداولها بین الناس ولیعلم الله الدین آمنوا... .»


۱ - تعریف امتحان



هرگاه ما از یك موجود انتظاری داشته باشیم و بخواهیم آن رادر مقصدی به كار بریم نخست یك سلسله اعمالی روی آن موجود انجام می‌دهیم تا صلاحیت و یا عدم صلاحیت آن را نسبت به آن مقصدی كه داریم بفهمیم و نام این اعمال را امتحان می‌گذاریم. توضیح آن كه: اگر ما چگونگی یك موجود رااز نظر صلاحیت آن برای یك مقصد ندانیم و یا این كه باطن آن رااز نظر داشتن یا نداشتن صلاحیت دانسته‌ایم ولی مایلیم كه آن را به منصه ظهور برساند، یك سلسله اموری را كه سازگار و متناسب با مقصد است بر او وارد می‌سازیم تا وضعیت باطنی آن به وسیله پذیرش یا عدم پذیرش آن امور، ظاهر گردد و نام این عمل، امتحان و اختیار و استعلام و نظایر آن می‌باشد.

۲ - کیفیت امتحان الهی



این معنی بعینه منطبق با وضعی است كه خدای تعالی نسبت به بندگان انجام می‌دهد، مانند آوردن شرایع و یا پدید آوردن یك سلسله حوادثی در زندگی بشر و این برای آن است كه صلاحیت و عدم صلاحیت بشر، نسبت به مقصدی كه ادیان اورا به آن دعوت می‌نمایند ظاهر شود.

۳ - تفاوت امتحانات الهی باامتحانات بشر



فرقی كه بین امتحانات الهی و امتحانات بشری وجود دارد این است كه ما غالباًاز باطن اشیاء بی خبر بوده واز مجرای امتحان كوشش می‌كنیم كه باطن آنها را تشخیص داده و نادانی خود را نسبت به باطن اشیاء برطرف سازیم و چون جهل و نادانی نسبت به خدای تعالی، ممتنع است و خزانه ی تمام امور پنهانی، نزد اوست، امتحان او نیزاز بشر برای استعلام و یادگیری نمی‌باشد، بلكه صرفاً برای این است كه صلاحیت باطنی او از نظر استحقاق ثواب یا عقاب به منصه ظهور برسد، و لذا خداوند خود نام این امتحان را بلاء و ابتلاء و فتنه گذارده و بطور عام فرموده است «انا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایهم أحسن عملا.» و می‌فرماید: ونبلوكم بالشر و الخیر فتنه.»
وشاید مراد از ابتلاء به بد و خوب همان باشد كه در آیات ذیل آن را تفصیل داده و می‌فرماید:
۱)« فأما الانسان اذا ما ابتلاه ربه فأكرمه و نعمه فیقول ربی أكرمن و اما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربی اهانن.»
۲)و می‌فرماید: «انما اموالكم و اولادكم فتنه.»
۳)باز می‌فرماید: «ولكن لیبلو بعضكم ببعض.»
۴)و«كذلك نبلوهم بما كانوایفسقون.»
۵)«لیبلی المؤمنین منه بلاحسنا.»
۶)«وأحسب الناس ان یترکواأن یقولوااآمناوهم لایفتنون ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا ولیعلمن الكاذبین.»
۷)و در مورد ابراهیم علیه السلام می‌فرماید:«واذا ابتلی ابراهیم ربه بكلمات.»
۸)و درباره موسی علیه السلام می‌فرماید:«وفتناك فتونا.»

۴ - پانویس


 
۱. آل عمران/سوره۳، آیه ۱۴۰.    
۲. کهف/سوره ۱۸، آیه ۷.    
۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه ۳۵.    
۴. فجر/سوره۸۹، آیه ۱۵.    
۵. تغابن/سوره ۶۴، آیه ۱۵.    
۶. محمد/سوره ۴۷، آیه۴.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه ۱۶۳.    
۸. انفال/سوره۸، آیه ۱۷.    
۹. عنکبوت/سوره۲۹، آیه ۲و۳.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه ۱۲۴.    
۱۱. طه/سوره ۲۰، آیه ۴۰.    


۵ - منبع



سایت پژوهه    
طباطبایی، محمدحسن، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص ۳۴تا۳۶.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.